نامادری

ساخت وبلاگ

بالاخره عمو زن گرفت بعد از دو ماه عقد زنش را آورد خونه و تازه دوهفته است که وارد خونه شدن رفتن ماه عسل مشهد، بعد خانم هنوز هیچی نشده رفتن مادر جانش را در شهرستان ببینند و یک هفته آنجا بماند 

آنوقت عمه خانم ما می گویدبه دخترعموت که با تو جوره بگو رابطه اش را با زن باباش خوب کنه، فلانی زنش طلاق گرفته حالا زن گرفته اینقد پسرش با این خانمه خوبه بهش میگه مامان، منم گفتم آخه اون مامانش ولش کرده رفته ولی این مادرش فوت کرده عمه میگه  این مادر واقعیش که نبود مامان و بابای تو واقعی ان، انگار از این حرف تنم لرزید گفتم بالاخره که بزرگش کرده و براش زحمت کشیده 

واقعا بی انصافانه ترین حرفی بود که شنیدم، گفتم به جای اینکه به لچه بگید رابطه دوستانه با زن باباش برقرار کنه، به زنش بگید با این دوستانه باشه الان این زنه هیچ وظیفه نداره بلند شه بره شهرستان از مادرش مراقبت کنه درحالیکه ۳ تا داداش داره و اونام همون جان، بعد میگه بالاخره مادرشه نمیشه ولش کنه 

می خواستم بگم تو روحت چون خودت این زن را برای عمو جور کردی حالا می خوای روابط حسنه باهاش داشته باشی و چشمت را  به روی ایرادهایی این خانم و حتی داداشت بستی و ازبچه انتظار داری به این بگه زن بابا جون یا در کارهای خونه بهش کمک کنه 

همین که به روی باباش برنمی گرده و اجازه داده اون زن بگیره اونم درشرایطی که امسال کنکور داره خودش کلیه 

چقد درک و شعور بعضی ها پایین است، هرکسی دلش شور کار خودش را می زند و بیچاره مامان و بابای من که با چه امیدی بچه را دادند به عمو اینا و زن عمو بنده خدا عمرش به دنیا باقی نبود تا حداقل او را سر و سامان دهد، حالا هرکس از راه می رسد برای خودش رئیس شده..... و واقعا هیچکس مادر نمی شود 

مادرانه...
ما را در سایت مادرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dwagoyehc بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 11:13