مادر

ساخت وبلاگ

من امروز پ ا ن ک چ ر شدم، همه چیز یهو و خیلی سریع پیش رفت، با اینکه از مدت ها قبل همچین روزی را تصور می کردم ولی آنقدر ناگهانی شد که من هنوزم باور نمی کنم، هنوزم باور نمی کنم من از درد روی مبل خوابیده ام، بدون دفترچه بیمه، با دندان های خراب، تازه چقد سرخوش فکر می کردم بعد از عمل می روم درست می کنم دیگه و حالا می بینم اصلا نمی توانم از جایم تکان بخورم، البته خیلی هم سخت نبود ولی آنقدر هم راحت نبود که بروم دندان درست کنم واقعا هنوز در شوک و ناباوری هستم فکر کنم مادر هم شوم باور نکنم یک احساسی بمن می گوید دوقلو می شود من اسم هایش را هم هم برای هر دو جنس مدت هاس انتخاب کرده ام، یعنی می شود بعد این همه سال صدای ونگ ونگ بچه نگذارد که من بخوابم، یعنی می شود من آن گلسر ها را به موهایم دختر کوچولوم بزنم و همان قدر که پسرم خودش را برای من لوس می کند دخترم هم خودش را برای پدرش لوس کند، اصلا از عجایب همسرم یهو چطور راضی شد و غر نزد، دلم برای خیلی از آدم های آنجا سوخت چقد سال ها حسرت به دل، اصلا این دوستم این دختر ۱۸ ساله را می بینم که ای وی اف کرده و الان حالش بد است، به خودم می گویم، از او یاد بگیر، چقد صبور، چقد مشتاق ، حداقل می توانست ۲ سال دیگه هم صبر کند، واقعا چقد فکر زندگی... دخترهای همسن او الان فکر عروسک بازیشان هستند اصلا تو یک عالم دیگر هستند، اما او... آنوقت من خودم هنوز درحیرت مانده ام در ناباوری، تازه می فهم حرف با عمل خیلی با هم فرق دارد، در این مسیر مرد عمل باید باشی باید صبور و خوش بین باشی.... امیدوارم همینقدر که الان بی خیال این مساله هستم بعد انتقال هم باشم و باور نکنم،.... خدا خودش کمک کنه 

مادرانه...
ما را در سایت مادرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dwagoyehc بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 15 فروردين 1397 ساعت: 11:46