حسادت

ساخت وبلاگ

تا الان که سه نصفه شبه همراه پسرم بیدار هستیم در واقع به پیشنهاد او که وقتی آدم خوابش نمیاد نباید بخوابه، چون بی خواب میشه والبته من می گویم فکرهایی بد به سراغش میاد 

امشب همسرم اومد خونه گفت داداشم اینا ماشین خریدن ۳۶ ملیون، چند هفته قبل جاریم تو مهمونی گفت که به شوهرم میگم ماشین بخر گوش نمیده منم گفتم تو حتما قصد خریدن داری که میگی، کلا اخلاقش این طوره قبل از خرید یا انجام کاری گوشی دستت میده که مثلا بعدا بگوید من آدم روراستی هستم، باورم نشد که تونستن ماشین به قیمت ۳۵ ملیون بخرن، یاد خودمون افتادم که با چه بدبختی ماشین خریدیم و بعدش هم کلی به جان همسر غر زدم که چرا مدل پایین خریدی و حالا اینها که کارشون یکیست ولی چرا یکی به راحتی خرید می کند و ما باید همش دو دو تا چهار تا کنیم و آقای همسر هم همیشه بگوید پول ندارم، البته همه اینها برمی گردد به شراکت همسرم و پدرش، در حالیکه برادر شوهرم خودش تنهایی کار می کنه، پدر شوهرمم با این که خودش از چند جا کرایه خونه می گیره هنوز ی ماشین سواری  درست و حسابی زیر پاش نیست و او هم همیشه ناله می کند که پول ندارم، قبل تر ها سر همچین موضوعاتی با همسرم زیاد بحث می کردیم ولی او که خودش را می زند به کوچه علی چپ من هم سعی می کنم اوقات خودم را تلخ نکنم چون می دانم چیزی عوض شدنی نیست وقتی کسی که توانایی مستقل شدن ندارد وضعش همین است، بااین حال آدم گاهی دلش می گیرد شاید هم حسادت کند،،،  امیدوارم عاقبت ما بخیر باشد کسی از آینده خبر نداری، سختی هایی که ما این چند ساله متحمل شدیم نسبت به برادر های دیگرش کم نبود، همیشه فکر می کنم من و همسرم مظلوم واقع شدیم، امیدوارم خدا خودش جبران کند

مادرانه...
ما را در سایت مادرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dwagoyehc بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 11:13